نقد و بررسی فیلم گلادیاتور Gladiator
فیلم گلادیاتور از چند جهت میتونه مورد بررسی قرار بگیره :
1 - کارگردانی : حتما میدونید که کارگردان این شاهکار تاریخ سینما یکی از
بهترین حماسه سازها سینماست ! ریدلی اسکات که توی کارنامه اش کلی
فیلم داره که برای خیلی ها ، از جمله من ، دیدن اون ها همیشه لذت بخشه !
مثلا Kingdom of Heaven ( قلمرو خداوند - تو ایران به نام پادشاهی بهشت شناخته
میشه این فیلم ! ) یا Conquest of Paradise ( فتح بهشت - که داستان
ماجراجویی های کریستوف کلمبه ) و Black Hawk Down ( سقوط شاهین سیاه )
از جمله معروف ترین کارهای این کارگردان هستند ! الان هم که حتما بهتر از من
می دونید فیلم Robin Hood ( با حضور راسل کرو ) رو روی پرده داره !
اسکات به نظر من متخصص ساختن فیلم های بزرگ و صحنه های حماسیه !
خلاقیت زیاد اسکات در خلق صحنه های اکشن ، واقعا مثال زدنیه ! توی همین
فیلم گلادیاتور ، کلی صحنه هست که مطمئنا برای خیلی ها به یاد موندنیه !
اون صحنه شمشیر پرتاب کردن ، صحنه ای که ماکسیموس با دو تا شمشیر
گردن گلادیاتور مقابل رو میزنه ، صحنه نبرد توی روم و آرایش تاکتیکی ، صحنه
جنگ با ببرها و ده ها صحنه دیگه که فقط بیانگر خلاقیت بالای اسکاته !
از طرفی ، موسیقی توی فیلم های اسکات نقش پررنگی داره و اکثر کارهایی که
میسازه ، موزیک متن به یاد موندنی و خاطره انگیزی دارن ! از جمله همین
گلادیاتور یا فتح بهشت که موزیک ونجلیز روی اون کار رو ، حتما صدبار شنیدید !
2 - بازیگری : مطمئنا هیچ کس جز راسل کرو ، نمیتونست این نقش پیچیده رو ،
این قدر قشنگ و تحسین برانگیز بازی کنه ! به یاد بیارید صحنه های مکالمه
دردناکش رو با سزار وقتی که داره از زن و بچه اش حرف میزنه ، اون لحظه ای که
در کمال خشم رو میکنه به جمعیت و میگه : Are you not Entertained ( نه این که
سرگرم شدید ؟! ) تو اون لحظه فرم صورت و حرف زدن راسل کرو ، مثال زدنیه !
اون دست کشیدنش روی گندمزار توی رویا و کلی صحنه دیگه ! که اعضای
آکادمی هم با اهدای اسکار اون سال به راسل کرو ، نشون دادن که این
هنرنمایی از چشمشون پنهان نمونده !
در مورد راسل کرو و بازیش توی این فیلم زیاد صحبت شده ، اما مطمئنا گلادیاتور
اگر بدل به یه شاهکار سینمایی شده ، قسمت زیادی از موفقیتش رو مدیون
نقش آفرینی استثنایی یه اعجوبه است به نام هواکین فنیکس در نقش سزار
کمدوس ! اصولا نقش های منفی ، باعث میشن که فیلم ، داستان و انگیزه های
نقش مثبت خیلی بهتر و قابل درک تر از آب دربیاد و فنیکس توی این فیلم ،
مثال زدنیه بازیش ! اون حسادت توام با بیماری سزار ، عشقش به خواهرش ،
اون عطشی که برای دیدن خون داره ، صحنه پایانی و اون ترس توام با التماس
توی چشماش ، در یک کلام شاهکار بازیگریه !
اعضای آکادمی خیلی کج سلیقگی کردن که اسکار اون سال رو به فنیکس ندادن
و شخصا معتقدم که نقش آفرینی بینچو دل تور توی فیلم ترافیک ، که اسکار اون
سال رو براش آورد ، اصلا قابل مقایسه با شاهکار بازیگری فنیکس نیست !
نقش های مکمل این فیلم هم همگی در بهترین سطح هستند ! از بازی الیور
رید فقید در نقش پروکسیمو گرفته تا دیجیمون هانسو در نقش جوبا !
3 - جلوه های ویژه : یکی از خصوصیات گلادیاتور ، این بود که جلوه های ویژه
زیادی داشت ، اما اصلا به چشم نمیومد این هنرنمایی های فنی ! از بازسازی
کامپیوتری کولزیوم ( استادیوم گلادیاتور های رومی ) و اضافه کردن n تا تماشاچی
گرفته تا بازسازی کامل یه بازیگر ! دو تا سکانس آخر بازی الیور رید ، کار کامپیوتره !
آقای الیور رید قبل از پایان فیلمبرداری فوت کرد و گروه سازنده به کمک CGI و
با صدای خود بازیگر ، دو تا سکانس آخر بازیش رو ساختند ! چیزی که در حالت
عادی و بدون اطلاع قبلی ، امکان نداره کسی متوجه بشه !
راستی بد نیست بدونید که فیلم گلادیاتور توی 12 رشته کاندید اسکار بود :
بهترین فیلم ، بازیگر مرد ، جلوه های ویژه ، طراحی لباس ، صدا ، بازیگر مرد مکمل ،
طراحی صحنه ، فیلمبرداری ، تدوین ، موسیقی ، فیلمنامه و صد البته کارگردانی !
از بین این 12 تا کاندیداتوری ، 5 تا اسکار اول به گلادیاتور رسید !
به هرحال فقط میتونم بهتون توصیه کنم دیدن این فیلم رو ! این شاهکار سینمای
مدرن رو ! شخصا خوشحالم از این که هنوز هم چنین فیلم های حماسی در این
ابعاد بزرگ و با توجه به کوچکترین جزییات ساخته میشه ! اگر پدران ما ، زمانی به
اسپارتاکوس و بن هور افتخار میکردند ، ما هم میتونیم به فرزندانمون ، پز این رو
بدیم که شاهکاری به نام Gladiator در زمان ما ساخته شد !
دیالوگ و صحنه به یاد موندنی برای من :
بدون اغراق ، حداقل 20 صحنه و دیالوگ این فیلم ، برای من یکی موندگاره !!!
اما اون صحنه ای رو که سزار برای اولین بار با ماکسیموس گلادیاتور روبرو
میشه ، عاشقانه دوست دارم :
سزار : با چه جراتی به من پشت میکنی ؟! برده !
کلاهخودت رو بردار و اسمت رو به من بگو !
ماکسیموس در حالیکه کلاهخودش رو برمیداره : اسم من ماکسیموس دسیموس
مریدوسه ! فرمانده ارتش شمال ، ژنرال لژیون فلیکس ، خدمتگزار وفادار امپراتور
واقعی ، مارکوس اورلیوس . پدر فرزندی به قتل رسیده ، همسر زنی به قتل
رسیده . و انتقام خود را خواهم گرفت . چه در این زندگی ، چه در زندگی بعد !
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0